۱۶ مطلب در بهمن ۱۳۹۵ ثبت شده است

:DO NOT BREAK ANY THING. just murmur...


" Who answers the oppressed when he supplicates to Him and removes evil "



   holy Quran, surah Al-naml, Ayat 62+


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ بهمن ۹۵ ، ۲۱:۴۶
...
بعد از جر و بحث آخری که باهم داشتیم و من عصبی از خونه زدم بیرون...

"
بی صدا از جلوت رد شدم...
ندیدی یا به ندیدن زدی؟
برگشتم...
سرفه کردم, صدامو صاف کردم.
انگار نشنیدی!
صدات کردم, گفتم : هنوز دلخوری؟
سکوت کردی, قهری انگار هنوز!
دست تکون دادم...
ندیدی؟!
بلندتر صدات کردم:ببخشییییید...
نشنیدی!
از جا بلند شدی...
گَردِ لباساتو تکوندی...

"



+...من مُرده بودم.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ بهمن ۹۵ ، ۲۳:۲۳
...
لینک دانلود
http://meysammotiee.ir/files/other/fatemiyeh/Shab3Fatemieh2-1394[02].mp3



+دو تا پست قبل را دروغ گفتم, خرابم خرابم می فهمی؟ آنقدر شرم دارم از مادرش که روز حساب با سرِافکنده باید بگویم: جهنم کدام طرف؟
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ بهمن ۹۵ ، ۲۲:۲۶
...
یک جور دردِ خفه کننده یِ منتشرِ فلج کننده, کشنده یِ تدریجی.
َ

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ بهمن ۹۵ ، ۲۲:۱۰
...
_ بیداری ؟

+نه, خوابم. حتماً خوابم؛ بعد از مدت ها یه خوابِ شیرین.




۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ بهمن ۹۵ ، ۰۰:۳۲
...

سلامِ نماز عصر را که گفت منتظر تکبیر نماندم, کیف را به دوش گرفتم و بی معطلی رفتم سمتِ دَر...

"...آقایان! نَماز یِک دَر است..."

دستم به دستگیره یِ دَر ماند...

"...خدا شاهد است که این نماز خودش یک دنیا رمز و راز دارد؛ اینکه ما یک چیزهایی بگویییم و خم و راست بشویم و برویم نیست, این یک جور در زدن است, نماز که می خوانی یعنی دَر می زنی, جوری دَر بزن و التماس کن که به تو نشان دهند چِه خَبَر است."

دَر را پشت سرم بستم و با پای نیمه در کفش راه افتادم.



پیوست 1 :

میانه ی هیاهوی "من" ها, گم کرده ام "تو" را.

2 :

تیتر از لطیفیان, آقای علی اکبر؛ در ادامه ی مصرع... " من اگر در زدم این بار, نرانید فقط "

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ بهمن ۹۵ ، ۲۳:۱۸
...
مظلوم تر از خویشی نیافتم که مورد ظلم واقع شده باشد از جانب ظالم تری از خودِ خویش.




+بیا و بزرگی کن صاحب...

"لا اَجِدُ لِذُنُوبی غافِراً وَ لا لِقَبائِحی ساتِراً وَ لا لِشَیْءٍ مِنْ عَمَلِیَ الْقَبیحِ بِالْحَسَنِ مُبَدِّلاً غَیْرَکَ"

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ بهمن ۹۵ ، ۰۰:۵۶
...
یعنی تو نباید اینجا (در میانه ی مکانی به نام دِلِ من) باشی اما هستی.


+اعتراض دارم.
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ بهمن ۹۵ ، ۰۰:۱۴
...


زاده یِ زهرایِ اطهر است, شیر دختر شده
فرزندِ خَلَفِ اسدالله است که فَخرِ پدر شده
گفتند ز داغ برادر پهلو گرفته, قامتش هلالی شده
هیهات که تفسیرِ "قاب قوسین او ادنی" شده
قبله گاه آسمانیان خاک درگهش شده
شیعه سر به سر فدایی پرچمش شده
...


+شبِ جمعه...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ بهمن ۹۵ ، ۲۲:۵۹
...


عشق قطره های باران است,

دل من کویر بی حاصل

افسوس که چشم گدایی دوخته

بر اَبرهای ناباروَرَت...



+ ذوق کلمات و شعرم حال و روزش شده وضعیت چشمه های آب زیر زمینی, که سطحش پایین و پایین تر می ره, رو به خشکی گذاشته...

 +یوسفی بباید تا تعبیر کند و تدبیر کند حالِ مصرِ رو به افولم را

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ بهمن ۹۵ ، ۲۳:۵۹
...